اولین روزی که دیدمت، هیچ وقت فکر نمیکردم قراره کلی خاطره باهات بسازم، حتی یک درصد هم احتمال نمی دادم، اما شد. خیلی اتفاقات بدی بینمون افتاد،فکر کنم خاطره ی خوبمون به یک درصد هم نرسه، اونم یکیش گوغر رفتنمون بود اون یکی هم اون روزی که تو پارکینگ دانشگاه قایم شدم و کی سوار ماشینت شدم. احساس میکنم گاهی خیلی جنگیدم و در نهایت همه چیز برعکس چیزی شدکه من می خواستم؛ و این وسط فقط من بودم که روز به روز از خودم دورتر شدم و نابودتر.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت